نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

میلاد مسعود قطب عالم امکان حضرت ولیعصر (عج) آقا امام زمان مبارک باد



:: بازدید از این مطلب : 556
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

 
تحقق عجيب 12 پيش‌بيني بزرگ امام خمینی(ره)
 
 
 
حضرت امام خميني(ره) داراي توان خاصي در پيشبينيهاي سياسي بود و برخي از وقايع آينده را را پيش از وقوع گوشزد نموده هشدار ميداد. ما در اين مقاله به بررسي 12 پيشبيني مطرحشده توسط ايشان پرداخته در ادامه برخي از پيشبينيهاي ولي امر مسلمين را نيز مطرح خواهيم نمود. 
 
نگاهي به 12 پيش بيني مطرح شده توسط حضرت امام(ره) 
 
1- امام راحل(ره) در سال 43 ، سربازان من در گهواره ها هستند! 
 
2 - پيش بيني فرار شاه و عاقبت رژيم پهلوي 
 
3- پيش بيني در مورد تشكيل حكومت اسلامي در ايران 
 
4- پيش بيني در مورد عاقبت منتظري 
 
5- پيش بيني در مورد رهبري امام خامنه اي(مدظله) 
 
6- پيش بيني نابودي ماركسيسم و سقوط شوروي 
 
7- پيش بيني حمله عراق به كويت 
 
8- پيش بيني عاقبت ذلت بار براي سران مزدور 
 
9- پيش بيني حركت مردم مصر و عاقبت حسني مبارك 
 
10- پيش بيني وقوع بيداري اسلامي در منطقه 
 
11- پيش بيني فروپاشي آمريكا از درون 
 
12- پيش بيني فتح قدس و آزادي فلسطين 
 
 
 
1- امام راحل(ره) در سال 43 ، سربازان من در گهواره ها هستند! 
 
------------------------------------------------------
به گواهي تاريخ خيل عظيم جوانان و نوجوانان نقش بسيار مهمي در به ثمر رسيدن و پيروزي انقلاب اسلامي داشته و چند سال بعد در 8 سال دفاع مقدس نيز نقشي بي نظير در حراست و پاسداري از انقلاب اسلامي ايفا نمودند ، در حالي كه امام عزيز اين مسئله و اين نسل انقلابي را از سال 43 پيش بيني كرده و آمدنشان را انتظار مي كشيدند و اينگونه بود كه ابتداي كار در پاسخ افرادي كه مي گفتند با كدام يار و ياور مي خواهيد پيروز شويد ، فرمودند :سربازان من در گهواره ها هستند! 
 
  
2 - پيش بيني در مورد عاقبت رژيم پهلوي و فرار شاه 
------------------------------------------------------
نيم قرن پيش و در حالي كه خوش بين ترين افراد هم نمي توانستند در مخيله خود نابودي و فروپاشي حكومت مستبد و فرعوني شاه را تصور كنند ، امام راحل(ره) با پيش بيني سقوط و نابودي اين رژيم شيطاني حركت بزرگ خويش را آغاز كرد : 
ملت عزيز و پيرو حق امام عليه السلام (امام حسين)، با خون خود، سلسله ابليس پهلوي را در قبرستان تاريخ دفن مي نمايند و پرچم اسلام را در پهنه كشور بلكه كشورها، به اهتزاز درمي آورد. 
 
( صحيفة نور، جلد 4، صفحة 9) 
در حالي كه برخي از متدينين و روحانيون هم عصر امام با هشدار به او در مورد نادرست بودن حركتش ، حكومت شاه را قدرتمند و جاوداني نشان مي دادند ، گذشت زمان و ايثار و جهاد امام عزيز و پيروان راستينش كه منجر به نابودي حكومت طاغوت شد ، نشان داد كه اين تحليل و پيش بيني امام راحل(ره) تا چه اندازه صحيح و قرين به واقعيت بود. 
 
همانگونه كه بيان شد در طي حركت اسلامي امام(ره) شايد هيچ كس حتي تصور نمي كرد كه بتوان روزي شاه را سرنگون كرد و اين ديو خونخوار روزي مجبور به فرار از كشور شود ، خاطره زير به خوبي حال و هواي آن روزها و عجيب بودن پيش بيني امام را به خوبي نشان مي دهد: 
مرحوم حجت الاسلام سيد محمد كوثري (ره)( روضه خوان مراسم هاي امام خميني) نقل مي كند: يك روز من در منزل آقاي آيت الله فاضل لنكراني، از استادان حوزه علميه قم بودم و يكي از فضلاي مشهد آنجا بودند. ايشان به نقل از يكي از دوستانشان نقل كردند كه در نجف اشرف در خدمت امام بوديم و صحبت از ايران به ميان آمد. من گفتم اين چه فرمايشهايي است كه در مورد بيرون كردن شاه از ايران مي فرماييد؟ يك مستأجر را نمي شود از خانه بيرون كرد، آن وقت شما مي خواهيد شاه را از مملكت بيرون كنيد؟ امام سكوت كردند. من فكر كردم شايد عرض مرا نشنيده اند. سخنم را تكرار كردم. 
 
امام فرمودند: فلاني چه مي گويي؟ مگر حضرت بقيةالله صلوات الله عليه به من (نستجيربالله) خلاف مي فرمايد؟! شاه بايد برود.(فصلنامه انتظار ، ش14، ص5) 
 
 
 
3- پيش بيني در مورد تشكيل حكومت اسلامي در ايران 
-------------------------------------------------------------- 
 
 
يكي از پيش بيني هاي بزرگ امام راحل(ره) ، پيش بيني به ثمر رسيدن حركت انقلابي ملت ايران و تشكيل حكومت اسلامي در اين سرزمين است : 
 
آقاي علي محمد بشارتي براي آقاي ري شهري نقل كرده اند و ايشان در كتاب خاطراتشان درج نموده اند: 
 
«در تابستان سال 1358 هنگامي كه مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشي داشتيم كه آقاي [سيد كاظم] شريعتمداري در مشهد گفته است: من بالاخره عليه امام [خميني] اعلام جنگ مي كنم. خدمت امام رسيدم و ضمن ارائه گزارشي، خبر مذكور را هم گفتم. ايشان سرش پايين بود و گوش مي داد، اين جمله را كه گفتم، سر بلند كرد و فرمود: 
 
اين ها چه مي گويند، پيروزي ما را خدا تضمين كرده است. ما موفق مي شويم، در اينجا حكومت اسلامي تشكيل مي دهيم و پرچم را به صاحب پرچم مي سپاريم. پرسيدم: خودتان؟ امام سكوت كردند و جواب ندادند.(خاطره ها،آيت الله ري شهري، چاپ مركز اسناد انقلاب اسلامي، جلد اول، صفحه 242) 
 
 
4- پيش بيني در مورد عاقبت آيت الله منتظري 
 
--------------------------------------------------- 
 
 
امام عزيز در اواخر عمر شريف خود با درايت و تيزبيني بالايي كه داشتند خطر انحراف در شخصيت و اطرافيان منتظري را تشخيص داده و با دست زدن به يك جراحي بزرگ ، آينده انقلاب را بيمه كردند ، در آخرين نامه اي كه ايشان به منتظري مي نويسند با پيش بيني دو خطر ، به وي در مورد آنها هشدار مي دهد : 
 
1- حضرت امام با بيان ساده لوح بودن منتظري وي را از تحريك شدن توسط اطرافيانش برحذر مي دارد :
 
از آنجا كه ساده‌لوح هستيد و سريعاً تحريك مي‌شويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد 
شاهد بوديم در سال 76 چگونه اين مسئله به حقيقت پيوست و با تحريك اطرافيان مبني بر تغيير فضا و ايجاد فرصت ، منتظري سخنراني موهني را ايراد كرد كه البته با واكنش امت حزب الله روبرو شد. 
 
2- امام عزيز پيش بيني مي كند كه ايشان در آينده مشغول به نوشتن مطالبي مي شود كه براي آخرت و عاقبت وي مضر است : 
شما مشغول به نوشتن چيزهايي مي‌شويد كه آخرتتان را خراب‌تر مي‌كندو شاهد بوديم كه منتظري در اواخر عمر خود با تحريك دستهاي پنهان ، كتابهايي را در باب فدك و نقد ولايت فقيه نوشت كه بسياري از زحمات گذشته او را بر باد داد و اين همان پيش بيني امام راحل(ره) بود كه با بينش الهي خود از سالها قبل چنين واقعيتي را مشاهده كرده و به وي هشدار داده بودند. 
 
 
 
5- پيش بيني در مورد رهبري حضرت آيت الله خامنه اي(مدظله) 
 
--------------------------------------------------------------------
 
 
امام راحل قدس سره در مناسبتهاي مختلفي نظر خود را در مورد رهبري مقام معظم رهبري(مدظله) بيان داشته اند و از تحقق اين حقيقت در آينده خبر داده اند ، ايشان بعد از حادثه مسجد ابوذر در سال 60 ، كه منجر به جراحت شديد مقام معظم رهبري(مدظله) شد ، بيان فرمودند كه خداوند ذخيره انقلاب را حفظ كرد "(http://www.jahannews.com/vdcfcjdyvw6d0ea.igiw.html) 
 
 
در مناسبتهاي متعدد ديگري نيز امام راحل به صراحت اين موضوع را بيان مي فرمايند.مرحوم حاج سيد احمد خميني نقل مي‌كند: 
 
وقتي كه آيت اللّه خامنه‌اي در سفر كره (شمالي) بودند، امام گزارش‌هاي آن سفر را از تلويزيون ‌مي‌ديدند. منظره ديدار از كره، استقبال مردم و سخنراني‌ها و مذاكرات آن سفر، خيلي جالب بود. امام بعد از آن‌كه اين‌ها را مشاهده كردند، فرمودند: 
 «الحق ايشان (ولي امر مسلمين) لياقت رهبري را دارند»
.(http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadID=125783) 
 
 
و بدينوسيله از آينده اي خبر مي دهند كه با حضور و درخشش حضرت آيت الله خامنه اي(مدظله) كشتي انقلاب از طوفانهاي سهمگين حوادث به سلامتي عبور مي كند. 
 
 
 
6- پيش بيني نابودي كمونيسم و سقوط شوروي 
----------------------------------------------------- 
 
حضرت امام(ره) مدتي قبل از فروپاشي شوروي سابق و در زماني كه هيچ كس انتظار اين واقعه مهم را نداشت ، در نامه اي به گورباچف با پيش بيني سقوط قريب الوقوع اين ابرقدرت ، سران شوروي سابق را به راه حق دعوت فرمودند : 
"جناب آقاي گورباچف، براي همه روشن است كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه‌هاي تاريخ سياسي جهان جستجو كرد " - (نامه تاريخي امام راحل به گورباچف) 
هنوز مدت زمان كوتاهي از نامه تاريخي امام راحل(ره) نگذشته بود كه در ميان بهت و حيرت جهانيان ، رژيم شوروي فروپاشيد! 
 
 
7- پيش بيني حمله عراق به كويت 
-------------------------------------- 
 
پيشگويي ديگري از حضرت امام كه در زمان حياتشان به حقيقت پيوست , حمله عراق به كويت بود , امام (ره) به سران كويت كه حمايت مالي گسترده اي را از رژيم صدام مي كردند خطاب فرمودند : 
از اينكار بپرهيزيد كه روزي آتش اين فتنه دامن خودتان را مي گيرد ...... نه تنها صدام از خلق و خوي سبعيت و درندگي ذره اي عدول ننموده است كه متاسفانه با حمايت جهانخواران و با سكوت سازمان ها و مراكز بين المللي به گرگ زخم برداشته اي بدل شده است و مي رود تا شعله هاي آتش و جنگ را در كشورهاي منطقه و خصوصا خليج فارس برانگيزد.(صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني جلد20 ص 328 و 329) 
 
و همانگونه نيز شد .. عراق كه از حمله به ايران مايوس شده و خسارت زيادي ديده بود به كويت حمله كرد و اين كشور ثروتمند را در 24 ساعت غارت نمود. 
و بدين سان در برابر چشم هاي متحير جهانيان بار ديگر پيش بيني بزرگ ديگري از امام راحل به وقوع پيوست تا همگان بدانند كه اين پير روشن ضمير با چه ديد حكيمانه و روشني جهان و تحولاتش را مي بيند. 
 
 
8- پيش بيني عاقبت ذلت بار براي سران مزدور 
---------------------------------------------------- 
 
زماني كه در دوران 8 سال دفاع مقدس اكثر سران مزدور كشورهاي منطقه به دستور استكبار بر عليه انقلاب متحد شده و خوش خدمتي مي كردند ، امام راحل ، اين پير روشن ضمير با پيش بيني عاقبت ننگين اين خودفروختگان ، آنها را از سقوط بيشتر در دام ابرقدرتها برحذر مي دارد و عاقبت تاسف بار آنها را گوشزد مي كند ، اما افسوس كه اين دنياپرستان تشنه قدرت از درك و هشدار اين مرد الهي عاجز بوده و به سرنوشتي شوم دچار شدند. 
 
سرنوشت تاسف بار صدام حسين ، حسني نامبارك ، علي عبدالله صالح ، قذافي و ... نمونه اي از اين عبرتهاست ، كساني كه بعد از اتمام دوران مصرفشان ، همچون دستمالي بي ارزش توسط اربابان خود به دور انداخته شدند. 
 
« ابرقدرت ها آن لحظه اي كه منافعشان اقتضا كند شما و قديمي ترين وفاداران و دوستان خود را قرباني مي كنند و پيش آنان دوستي و دشمني و نوكري و صداقت ارزش و مفهومي ندارد. آنان منافع خود را ملاك قرار داده اند . » (صحيفه امام - جلد20 ص 328 و 329) 
 
 
9- پيش بيني حركت مردم مصر و عاقبت حسني مبارك 
------------------------------------------------------------ 
 
 
حضرت امام(ره) با شناخت عميق از ملت مصر و پيشنيه تاريخي و عمق دلبستگي اين ملت نجيب به اسلام و روحيه ضداستكباري و ضد استبدادي اين مردم ، پيش بيني مي كنند كه اين مردم غيور با حركت شجاعانه خود ، مزدوران استكبار را به زباله دان تاريخ خواهند فرستاد. 
ملت مصر به خيابان ها بيايند و اين تفاله هاي آمريكا را بيرون بريزند...! 
 
اين رئيس جمهور تحميلي ثاني [حسني مبارك‏] كه خيال دارد در مصر مثل آن [انور سادات‏] حكومت كند، دربست خودش را در اختيار آمريكا گذاشته است؛ قبل از اينكه به رياست برسد اعلام همبستگي خودش را با اسرائيل و آمريكا كرده است. نديده است كه‌‌ همان طوري كه سلف طالحش به واسطه خشم ملت به جهنم واصل شد، همين عمل را با او هم خواهند كرد. (صحيفه امام، جلد ‏15، صفحه 285) 
 
اينك گذشت زمان نشان داد كه پيش بيني امام راحل(ره) از تحولات مصر و حركت مردم انقلابي اين كشور تا چه اندازه قرين به واقعيت بوده و آن مرد الهي چگونه از سالها پيش در انتظار حوادث كنوني مصر و حركت قهرمانانه اين ملت بزرگ بودند. 
 
 
10- پيش بيني وقوع بيداري اسلامي در منطقه 
--------------------------------------------------- 
 
 
پيش بيني بزرگ ديگري كه امام راحل با نگاه ملكوتي خود از وراي دهها سال آن را مي ديد ، وقوع انقلاب اسلامي در منطقه خاورميانه و كشورهاي مسلمان بود تا جايي كه بفرموده ولي امر مسلمين امام راحل علاوه بر پيش بيني ، بي صبرانه در انتظار اين تحول مبارك بود و همواره ملتهاي مسلمان را به قيام و انقلاب بر عليه حاكمان فاسد ترغيب مي نمود. 
نمي دانند و نمي بينند كه انقلاب اسلامي صادر يا در شرف صدور است و با تاييدات خداوند متعال پرچم اسلام در آتيه هاي نه چندان دور به دست ملت هاي اسلامي بلكه مظلومان تشنه عدالت اسلامي در سراسر عالم به اهتزاز در خواهد آمد؟( 6 مرداد 1366 /1 ذي الحجه 1407 جماران - بردائت از مشركين پيام به زائران حج) 
 
ما مي‌خواهيم اين چيزي كه در ايران واقع شد و اين بيداري كه در ايران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند ... و دست آنها را از مخازن خودشان كوتاه كردند اين در همه ملتها و در همه دولتها بشود، آرزوي ما اين است. معني صدور انقلاب ما اين است كه همه ملتها بيدار شوند و همه دولتها بيدار شوند و خودشان را از اين گرفتاري كه دارند و اين تحت سلطه بودني كه هستند و از اينكه همه مخازن آنها دارد به باد مي‌رود و خودشان به نحو فقر زندگي مي‌كنند نجات بدهد 
جنبشي كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و ظالمان شروع شده و در حال گسترش است اميد بخش آتيه روشن است و وعده ي خداوند تعالي را نزديك و نزديك تر مي نمايد . . . 
اميد است كه اين انقلاب جرقه و بارقه اي الهي باشد كه انفجاري عظيم در توده هاي زيرستم ايجاد نمايد....((صحيفة نور، جلد 15، صفحة 75، تاريخ 1360/5/10) 
 
ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي كنيم .... 
 
ما بايد از مستضعفان جهان پشتيباني كنيم. ما بايد در صدور انقلابمان به جهان كوشش كنيم و تفكر اينكه انقلابمان را صادر نمي كنيم كنار بگذاريم. زيرا اسلام بين كشورهاي مسلمان فرقي قائل نمي شود و پشتيبان تمام مستضعفان جهان است. 
 
انقلاب اسلامي ايران با تاييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است... 1360 
 
11- پيش بيني فروپاشي آمريكا از درون 
-------------------------------------------- 
 
 
يكي از عجيب ترين پيش بيني هاي امام راحل(ره) ، پيش بيني فروپاشي و نابودي امپراطوري آمريكاست آن هم در زماني كه اين ابرقدرت در اوج قدرت و همينه خود قرار دارد و با كنار زدن ابرقدرت شرق به قدرتي بلامنازع در جهان تبديل شده است و بسياري گمان مي كنند كه سيطره آمريكا قرنها طول بكشد و برخي تئوريسين ها مانند فوكوياما حكومت آمريكا را مدينه فاضله بشري و اوج تمدني ذكر مي كنند كه بشر مي تواند بدان دست يابد ، در اين فضاست كه مرد الهي قرن با بينش عميق خود نابودي قريب الوقوع اين امپراطوري را مژده مي دهد و نابودي آن در آينده نزديك را پيش بيني مي كند : 
 
دهها خبرنگار و فيلمبردار را به منطقه گسيل داشته اند تا خبر موفقيت نقشه هاي آمريكا را مخابره كنند خداوند زمينه رسوايي و زبوني آمريكا را به دست غيب خود فراهم مي آورد و اقتدار معنوي پرچم لااله الا الله را بر پرچــم كفر به نمايــش مي گذارد و دل بندگان خالص خويــش را شادمان مي سازد. (6مرداد 1366 /1 ذي الحجه 1407 جماران موضوع: بردائت از مشركين پيام به زائران حج) 
 
انقلاب اسلامي با تاييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و ان شاءا با گسترش آن قدرتهاي شيطاني به انزوا كشيده خواهند شد ..... (12 آبان 1360 /6 محرم 1402) 
 
انشاءا مردم سلحشور ايران كينــه و خشم انقلابي و مقدس خويش را در سينه ها نگه داشتـه و شعله هاي ستم سوز آن را عليه شوروي جنايتكار و آمريكاي جهانخوار و اذناب آنان به كار خواهد گرفت تا به لطف خداوند بزرگ آمريكاي جهانخوار و اذناب آنان به كنار خواهند رفت... (11 مهر 1367/ 21 صفر 1409) 
 
اوضاع متلاطم و آشفته سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي آمريكا در طي سالهاي گذشته كه بسياري از آگاهان و حتي مسئولان آمريكايي به صراحت به آن اذعان كرده و از آن به نشانه هاي فروپاشي آمريكا ياد مي كنند ، به خوبي نشان مي دهد كه پيش بيني بزرگ امام راحل در مورد زوال و سقوط آمريكاي جنايكار در حال تحقق است. 
 
 
12- پيش بيني فتح قدس و آزادي فلسطين 
------------------------------------------------ 
 
 
مسئله رهايي فلسطين و آزادي بيت المقدس از دست اشغالگران از ابتداي حركت انقلابي امام جايگاه برجسته و ويژه اي داشت ، امام راحل با نامگذاري روز قدس ، طرح ايده نابودي اسرائيل و محو آن از نقشه جهان و طرح آروزي فتح بيت المقدس ، عملاً يكي از بزرگترين پيش بيني هاي خود مبني بر نابودي اسرائيل و آزادي قدس شريف را پايه گذاري كرده و آن رو به آرمان درخشان و دست يافتني ملتهاي مسلمان تبديل كرد و اين روزها كه اسرائيل لحظه به لحظه بيشتر در مرداب نابودي و فروپاشي فرو مي رود ، جهانيان به صحت پيش بيني امام راحل پي برده و به صدق فرمايشات آن پير روشن ضمير ايمان مي آورند. 
 
ان شاء اللَّه فلسطين آزاد بشود و بيت المقدس، آنكه مسجد همه مسلمين است به حال اول برگردد. و آنهايى كه به مسلمين ظلم و ستم مى‏كنند ان شاء اللَّه خداوند دفع شرّ آنها را بكند .. (صحيفه نور ج 14 ) 
 
جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت،... (صحيفه نور ج21 ص 283) 
 
آرزوى ما آن است كه سرزمين فلسطين و مسجداقصى از صهيونيسم تطهير شود و مردم فلسطين به سرزمين خويش باز گردند (صحيفه نور جلد 3 صفحه 256) 
 
بايد همه بپا خيزيم و اسرائيل را نابود كنيم، و ملت قهرمان فلسطين را جايگزين آن گردانيم‏ .(صحيفه نور جلد12 ص148) 
 
 
اشاره مهم ولي امر مسلمين ، توجه و اعتماد به پيش بيني هاي امام راحل 
----------------------------------------------------------------------------------- 
 
همچنانكه ديديم بنيانگذار مقدس ترين انقلاب تاريخ ، خميني كبير كه به راستي كاروان بشريت را از پرتگاه ضلالت و گمراهي به شاهراه هدايت و نور هدايت كرد با نگاه الهي و ملكوتي خود بزرگترين حوادث عصر خود و آينده ي پيش رو را به خوبي پيش بيني نموده و با بيانات خود ياران حق را در رسيدن سريعتر به اين آينده درخشان ترغيب كرده و بشارت داده اند ، جاي تاسف بسيار دارد كه برخي با وجود اين شواهد درخشان از صحت پيش بيني هاي اين پير فرزانه ، هنوز كه هنوز است به بهانه هاي مختلف در صحت درخشانترين و مهم ترين پيش بيني امام راحل مبني بر نزديك و قريب الوقوع بودن ظهور شك و ترديد داشته و آن را تعارف و غير واقعي دانسته و اين برداشت نادرست را به جامعه منتقل مي كنند . 
 
آيا برجسته كردن صحت پيش بيني هاي امام راحل توسط خلف صالح او درست در زماني كه جرياني كه به اين حقايق سوء ظن دارد تمام تلاش خود را براي كم رنگ كردن اين بشارتها و پيش بيني ها در جامعه بكار بسته است ، قابل تامل و پرمعنا نيست؟ 
 
آيا مي توان به بهانه غيرمعصوم بودن از فرمايشات و پيش بيني ها و بشارتهاي بزرگاني چون حضرت روح الله ، ولي امر مسلمين و آيت الله بهجت ، به راحتي گذشت؟ 
 
آيا تحقق دهها پيش بيني بزرگ اين معادن علم و حكمت اطمينان بخش نيست ؟ 
 
آيا شواهد و قرائن حكايت از در پيش بودن بزرگترين ، عظيم ترين و مبارك ترين تحول تاريخ بشريت ندارد ؟ چيزي كه اسطوره هاي عرفان و تقوا صريحاً بسيار نزديك بودنش را بشارت داده اند 
 
 
پيش بيني و بشارت بزرگ ولي امر مسلمين : 
------------------------------------------------- 
 
ولي امر مسلمين در كنار توجه دادن اذهان و قلوب به صحت پيش بيني هاي حضرت روح الله ، خود نيز پيش بيني هاي بزرگي دارند كه مويد درستي پيش بيني هاي امام عزيز بوده و از آغاز تحقق آنها خبر مي دهد: 
 
حركت ملتهاي به خروش آمده منطقه، تحقق بخشي از وعده هاي الهي به ملت ايران است كه ايستادگي و ثابت قدمي در اين راه، تحقق كامل نصرت الهي را به همراه خواهد آورد. 
 
واقعيات عرصه سياسي ايران و منطقه، نشان مي دهد كه امريكا، امروز خود در مقابل انقلاب اسلامي به زانو درآمده است 
 
شرايط امروز كشور و منطقه تحقق برخي از وعده هاي الهي به ملت ايران است 
 
انزواي امريكا و احياي نويد بخش اسلام در ميان ملتهاي منطقه از ديگر نشانه هاي تحقق وعده هاي الهي هستند 
 
در همين هفته هاي اخير جوانان

:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

روحانیت وجوانان امروز

 

رئيس ستاد اقامه نماز كشور با اشاره به اينكه روحانيت نبايد خود را متكي به فعاليت‌هاي روتين و روزمره كند، گفت: نهادهاي فرهنگي و روحانيون بايد راه‌هاي جذب جوانان را به صورت هفتگي واكاوي كنند.

حجه الاسلام والمسلمین قرائتی گفت: اگر نماز آن‌گونه كه در آيات و روايات آمده است اقامه شود نيازي به دستگاه‌هاي تبليغاتي نيست.

وي با انتقاد از بحث‌هاي تفسيري قرآن كه از متن قرآن فاصله مي‌گيرند، اظهار داشت: ما بايد طوري قرآن را مطرح كنيم كه قرآن با مردم حرف بزند و قرآن را بايد يك درس بدانيم.
وي خاطرنشان كرد: در صورتي كه نماز به مفهوم واقعي خود در جامعه اقامه شود تمام مشكلات جامعه برطرف مي‌شود.

رئيس ستاد اقامه نماز كشور با اشاره به اينكه در صورتي كه نماز در جامعه بي‌جان شود تمام برنامه‌هاي فرهنگي در جامعه بي‌روح است، تصريح كرد: شخصيت‌هاي مملكتي بايد خادم مساجد باشند تا آداب نماز را بتوانند براي جامعه ترويج كنند.

قرائتي با بيان اينكه روحانيون در جمع جوانان بايد خطابه‌هاي آسان و جوان‌پسند ارائه دهند، يادآور شد: موضوع‌هاي سخت و فاقد علاقه جوانان نبايد در خطابه بيان شود.

‌وي با اعلام اينكه روحانيون بايد مطالعات خود را به روز كنند و به دانش روز مسلط شوند، افزود: سازمان تبليغات بايد براي روحانيون پژوهشگر و علاقه‌مند به مقوله پژوهش، هداياي نفيسي اهدا كند.

‌اين مفسر قرآن كريم با بيان اينكه آخوند باسواد بايد در مدارس و دانشگاه‌ها حضور يابند، اظهار داشت: فضلا و علماي متبحر جامعه نبايد اوقات خود را در ادارات تلف كنند.

رئيس ستاد اقامه نماز كشور گفت: در قرآن كريم 500 آيه سياسي آمده است و كسي كه مي‌گويد؛ دين از سياست جدا است بايد اين 500 آيه را حذف كند.در صورتي كه اقامه نماز جماعت به آن صورت كه در آيات و روايات بيان شد در جامعه اقامه شود، ديگر نيازي به تشكيل هيچ نهاد فرهنگي در جامعه نيست.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : شنبه 4 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

تهران درخرداد 88

وخرداد 90

 

 

 (ف.ا) و (ع.ن) دو دانشجوی بسیجی هستند که به طور مستقیم از همان ساعات پس از انتخابات و از نزدیک با اغتشاش گران رویارویی داشته اند و حوادث ناگواری از این رویارویی بیان کرده که به گفته خودشان اندکی از هزارها بوده است.

 خاطرات این دو دانشجوی بسیجی که در ذیل می آید گزارش غم ها و غصه هایی است که تنها با عشق مرهم پذیر است و به آنها امید می دهد.

خبرنامه دانشجویان ایران: اولین اعلام تجمع که گفته بودند یک تجمع اعتراضی و با سکوت است روز 25ام خرداد بود، شما چه خاطره هایی از آن روز دارید؟

-ببینید به نظر من آن روز از ساعات ابتدایی که تجمع شروع شد، خب مردم آمدند و اعتارض هم کردند، چون فکر می کردند تقلب شده! اما دشمن دید که دارد تجمع به پایان می رسد و نتوانسته هیچ نتیجه ای بگیرد لذا سعی کرد از این تجمع "خون و کشته" بگیرد این بود که به پادگان حمله کردند؛ روز 25 خرداد88 به پادگانی 117 تیر شلیک شد، اتفاقا آقای (م.ج.ش) از مسولان آموزشی حوزه مجروح شد به این شکل که گلوله از ران پایش وارد شده و در شکمش گیر کرده بود که آن مادر و دختری هم در مهد کودکِ روبروی حوزه ی ما بودند و شهید شدند.

خبرنامه دانشجویان ایران: ماجرای پل آزادی چه بود؟

-فکر می کردیم که آنجا امن و امان است برای همین یک گردان آنجا مستقر کردیم که ناگهان متوجه شدیم که از دو طرف به ما حمله کردند، همان موقع من را از داخل ماشین بیرون کشیدند و من در این درگیری حسابی کتک خوردم؛ البته شانس آوردیم که آقای (ک) توانست ماشین را با زیرکی از محل دور کند چون قصد داشتند ماشین را آتش بزنند.

خبرنامه دانشجویان ایران: با لباس بسیجی بودید؟

-بله؛ اگر لباس نداشتیم، بسیجی از غیر بسیجی قابل تشخیص نبود! خوب ببینید این اتفاقات و هزار اتفاق نگفته دیگر همین روز 25 خرداد اتفاق افتاد.

خبرنامه دانشجویان ایران: ماجرای فردی که رگ دستش را زدند چه بود؟

-روز 30 ام خرداد  یعنی فردای آن روزی که آقا در نماز جمعه صحبت کردند، همان روز بود که در ماجرای شلوغی من دیدم (م.خ) بی حال روی زمین افتاده، جلو آمدیم و متوجه شدیم که رگ دستش را بریدند، بلافاصله او را به بیمارستان بردیم ولی چون لباس بسیجی تن داشت بیمارستان ها، پذیرش نمی کردند.

خبرنامه دانشجویان ایران: کدام بیمارستان ها این کار را کردند؟

-اجازه بدید من اسم از این بیمارستان ها نبرم فقط اعلام کنم که در حالی مجروحین بسیجی پذیرش نمی شد که اگر یک اغتشاشگر به این بعضی از این بیمارستان ها منتقل می شد، بیشتر همکاری می کردند و ما این را بارها دیدیم.

روز بیست و پنجم بهمن بود که دو نفری با ماشین از ستار خان به سمت میدان توحید می رفتیم، اواسط راه بودیم که متوجه 4 نفر شدیم که جلوی ماشینها را می گرفتند و آنها را به سمت مخالف خیابان هدایت می کردند.

ما فکر کردیم که از بچه های بسیج اند به همین خاطر گفتم که ما با هم همکار هستیم و از بچه های بسیجیم! این را که گفتم آقای (ف.ا) را از پنجره ی ماشین بیرون کشیدند و من را هم که پشت فرمان بودم، بیرون آوردند و خلاصه حسابی از ما پذیرایی کردند؛ به کمر آقای (ف.ا) خیلی شدید ضربه وارد کردند یعنی با لگد به کمر و پهلوی ایشان می زدند! همان شب تا 5 صبح بیمارستان بقیه ا... بستری بودیم و برای ایشان پرونده تشکیل شد؛ خودم هم از ناحیه ی پا آسیب دیدم.

خبرنامه دانشجویان ایران: از این موارد چقدر برای شما اتفاق افتاده؟

-چی بگم! بیشترین این موارد یکی پل آزادی و دیگری بلوار کمالی بود.

هشت روز پس از انتخابات در سازمان برنامه جنوبی (شقایق) درگیری شد و با قسمت پهنای قمه به سر آقای (ف.ا) زدند که تنها شانسی که ما آوردیم همین بود که با تیزی قمه نزدند وگرنه سرش جدا شده بود. من آمدم قمه را از دستش گرفتم و دستبند پلاستیکی به دستش زدم و جالب اینجاست که این فرد آنقدر قدرت داشت که دستبند را پاره کرد.

یک بار دیگر هم بعد از ظهر بود که در خیابان شقایق اغتشاش گران یک کامیون خاک را گرفتند و خاکش را روی زمین خالی کردند در همان حین یک خانم چادری که مسن هم بود قصد داشت که از خیابان رد شود، که این بنده خدا را دوره کردند و با تیغ موکت بری چادرش را تکه تکه کردند.

در میدان کاج آقای (ن)مسئول حوزه ی عمار یاسر را به آتش کشیدند. ما حدودا 10 نفر بودیم که برای شناسایی رفته بودیم ایشان از بقیه عقب افتاد و از طریق موتورش مشخص شد بسیجی است.

من دیدم با گالن 20 لیتری، رویش بنزین ریختند و او را آتش زدند؛ خوشبختانه وی سریع خود را به جوی آب انداخت و آتش به بالا تنه اش نرسید. اما با اینکه اسلحه داشت حتی دلش نیامد به افرادی که با او این کار را کردند شلیک کند و فقط سه تیر هوایی زد تا آنها را متفرق کند و خودش را به حوزه رسانده بود.

البته وقتی که ما او را دیدیم، روی زمین افتاده بود، شلوارش به پایش چسبیده بود و گمان کردیم که از بین رفته اما متوجه نفس کشیدنش شدیم و او را به بیمارستان بردیم که البته طبق روال پیشین بیمارستانها همکاری نکردند و همین که لباس یا ریش یا تیپ حزب اللهی را می دیدند از همکاری سر باز می زدند و حتی اورژانس ها هم نمی پذیرفتند و این خیلی ناراحت کننده بود!

برای یکی از بچه های گردان 21الزهرا اتفاق ناگواری افتاد که هنوز هم حالت سابق را ندارد؛ طوری با آجر  به پشت سرش ضربه زدند که من به همکارم گفتم ببین خون زرد! میاد. که متوجه شدیم آب نخاعش است.

آن شب هم یمارستان ها همکاری نکردند! خدا به زن بچه اش خیلی رحم کرد.

باز هم اگر بخواهم برای شما از مظلومیت بسیجی ها بگویم این بود که ما جاهایی می دیدیم که بسیجی دلش نمی آمد که به آنهایی که به شدت به او حمله کرده بودند، شلیک کند.

بارها دیدیم که وقتی یک بسیجی دفاع می کرد، مثلا می دید مقابل یک زن است، او را رها می کرد. بعد همان خانم برمی گشت با سنگ بسیجی را می زد.

در شهرک غرب نزدیک میدان شهرداری من خودم دیدم خانمی از ماشین پیاده شد و این تکه های سیمانی را که اطراف خیابان بود به سمت بچه ها پرت می کرد. اکثر اینها منافقین بودند؛ ما گاهی اوقات می دیدیم که یک خانمی می آمد و چند نفر دورش جمع می شدند و آن خانم فقط یک سری دستوراتی می داد و می رفت.

یک خاطره جالب برای شما می گویم تا بدانید در این اغتشاشات با چه طور افرادی سروکار داشتیم؛ روزهای پس از انتخابات در خیابان حبیب اللهی دو نفری حضور داشتیم برای شناسایی. گاز اشک آور سمت اینها پرتاپ شد؛ نزدیک هفت یا هشت دختر و پسر بودند که دور آتش جمع شده بودند؛ حرف هایی که اینها به هم می زدند جالب بود.

می گفتند خدا را شکر که ما مستیم! و نمی فهمیم!

به نظر من اینها را جایی در خانه تیمی جمع می کردند و با مواد مخدر از خود بی خود می شدند.

شک نکنید آقای موسوی و کروبی با امثال رجبی در ارتباط بودند، چون اگر ارتباطی نبود هرگز افرادشان با هم قاطی نمی شد و هرگز رفتارشان با هم سازماندهی نمی شد.

خبرنامه دانشجویان ایران: مجموع برآیند و ارزیابی شما از نیروهای بسیج، از لحاظ حضور و... بعد از این اتفاقات چیست؟

-به حول و قوه ی الهی و به عنایت آقا امام زمان(عج) از روزی که اغتشاشات انجام شد تا الان هم نفرات بیشتر شده و هم در آموزش ها شور و حالی بوجود آمده است. نه تنها قوای بسیج رو به کاهش نرفت بلکه افزایش هم پیدا کرده و الان بسیجی ها با نیتی خالص‌تر حرکت می کنند، اگر قبلا اهداف متفاوتی داشتند اما الان اتحادی خاص دیده می شود.

بعضی غائله‌ها فقط به دست بسیج ختم می شد، بسیج با یک شلوار پارچه ای خاکی می رفت، می ایستاد که بسیج با امکاناتی خیلی کم وساده جلو می رفت.

حال و هوای امروز بسیج در میدان اغتشاشات، حکایت همان سلاحی است که رزمنده در جنگ در دستش می گرفت و می گفت جنگ جنگ تا پیروزی. حکایت، حکایت قدرت نمایی بسیج روی مردم عادی نیست بسیج برای چه دفاع کرد؟ از مردم دفاع کرد. برای این دفاع کرد که اغتشاش گران، مست می کردند و در خیابان می ریختند، به نمایشگاه های ماشین حمله می کردند، به اموال عمومی خسارت وارد می کردند و در بانک ها بمب می گذاشتند.

در بلوار فردوس می خواستند یک ماشین را آتش بزنند که پیرمردی در آن ماشین بود، اگر بسیجی ها نمی رفتند ماشینش را به آتش می کشیدند.

بسیج از مردم باید دفاع کند و یک مطلب هم خدمت شما بگویم یکی از اصول جنگ رجز است و قدرت نمایی برای ترساندن طرف مقابل است نه مردم. وقتی غائله تمام می شود باید در میادینی که صحنه اغتشاش بوده با ذکر صلوات و یا علی و الله اکبر به مردم اطمینان داد که غائله ختم به خیر شده است.

ای کاش این مطالب هر شب اغتشاشات ثبت و ضبط می شد و آخر شب با نیرو ها صحبت می شد چون هر لحظه اش صحبت دارد، حتی استرس آن بسیجی نیز صحبت دارد، حتی آن بسیجی که نمی داند از خیابان زنده بر می گردد یا شهید می شود، صحبت ها دارد. برای بسیجی نه منافع مالی و نه منافع  خاصی وجود دارد جز این عشقی که او دارد و این را هم می داند که از در این پایگاه بیرون آمد، شاید برنگردد و این خودش خیلی صحبت دارد؛ او می داند شاید رفتنش، برگشتی نباشد ولی می آید و تا آخرش هم می ایستد.

منافقی که روبروی بسیج ایستاده بود این جراًت بسیج را نداشت مگر اینکه از حالت خودشان بی خود می شدند مثلا  مواد مخدر یا مشروبات الکلی که باعث می شد به این ها یک روحیه خاصی بدهد، مصرف می کردند و بسیجی ها با ایمان خودشان مست خدا و اهل بیت می شدند  و می آمدند در خیابان دفاع می کردند.

یک نکته را هم خدمت شما عرض کنم اطلاعیه ای آمد که اغتشاش گران در حسن آباد نزدیک به شش هزار دست لباس استتار کوهستان خریدند و بین خودشان تقسیم کردند.

می خواستند اسم بسیج را خراب کنند و بهترین فرصت بود که وجهه بسیج را مخدوش کنند.

در سعادت آباد یکی از بسیجی ها را گروگان گرفته بودند که از او هیچ خبری نداشتیم تا بعد از دو روز از او خبردار شدیم؛ این بنده خدا را گرفته بودند و پس از ضرب و جرح زیاد در خیابان های اطراف رهایش کرده بودند.

بالاخره وضعیت ترسناک بود آن ها امکانات داشتند، معلوم نبود در خیابان سنگ از کجا بر سرت می خورد، این مطلب را مد نظر داشته باشید و همه جا هم بگویید که مردم جدا بودند و مردم کار خودشان را می کردند و از شورشی جدا بود جالب است که بگویم شورشی را از همه  جای ایران آورده بودند، یک نکته را بگویم جدای از مردم فریب خورده که الحمدلله ریزش پیدا کرد .

در اغتشاشات هفته های اول پس از انتخابات، اغتشاش گران میدان ونک را گرفته بودند و ما 50 موتور سوار را مامور کرده بودیم که مردم عادی را که بین اینها گیر افتاده بودند، نجات دهند و از معرکه بیرون بیاورند. و من با چشم خودم می دیدم که مردم دست این بسیجی ها را به خاطر این کارشان می بوسیدند.

 

 


واما:

تهران در22 خرداد90

 

بعدازظهر روز یکشنبه  22خرداد90 خیابان ولیعصر خیلی متفاوت از روزهای گذشته نبود.

تنها تفاوت تمهیدات نیروی انتظامی، راهنمایی و رانندگی و بسیج بود. در عین حالی که آمد و شد مردم به صورت طبیعی ادامه داشت ولی ترافیک در خیابان ولی عصر و تقاطع هایی مانند فاطمی، مطهری و حوالی پارک ساعی با توجه به یک طرفه بودن بیشتر از روزهای گذشته به نظر می آمد.

روز یکشنبه تعدادی از نیروهای موتور سوار بسیج نیز در طول مسیر خطوط بی آر تی خیابان ولی‌عصر دیده شدند که در برخی موارد اقدام به سردادن شعارهایی نظیر ماشاالله حزب الله می کردند.

تا ساعت 21:45 یکشنبه شب خبری مبنی بر تجمع و یا درگیری در محدوده میدان ولی عصر تا میدان ونک مخابره نشده و گزارش خبرنگاران خبرآنلاین آن را تایید نمی کند. فقط شنیده هایی حاکی از دستگیری چند نفر در محدوده پارک ساعی است که هنوز توسط مقامات رسمی تایید نشده است.

در حالی که وب سایت رادیو فردا عصر یکشنبه به نقل از خبرگزاری فرانسه خبر از تعطیلی مغازه ها و فروشگاهها در این مسیر داده و وب سایت فارسی بی بی سی به نقل از شاهدان عینی گزارش داد که سینماهای فلسطین و آفریقا تعطیل شده اند اما پیگیری های خبرآنلاین نشان داد که این دو سینما حتی برای سیانس ساعت 9 شب نیز بلیط فروختند.

این دو سینما مطابق برنامه خود به اکران فیلم های روی پرده پرداختند و بلیط فیلم‌های «جرم» و «فوتبالی‌ها» در سینما فلسطین و فیلم «جرم» در سینما آفریقا حتی در آخرین سیانس یعنی ساعت 9 شب نیز فروخته شد.

گفتنی است مراکز خرید و سینماهای مستقر در این مسیر در ساعات بعد از ظهر به «فعالیت عادی» خود ادامه دادند.

چندی بودتعدادی از سایت‌های اینترنتی و شبکه‌های ماهواره ای از مردم دعوت کرده بودند که در روز 22 خرداد به مناسبت سالگرد انتخابات دهم ریاست جمهوری  .....!!!!!

 



:: بازدید از این مطلب : 599
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

آخرین دقایق حیات امام خمینی(ره)

 

 

«حاج حسین سلیمانی» از جمله محافظان بیت حضرت امام خمینی (ره) بود. خاطرات وی كه در سال 1387 از سوی مركز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است حاوی نكات جالبی از زندگی آن بزرگ‏مرد تاریخ معاصر جهان است.

گوشه ‏ای از این خاطرات كه مربوط به روزهای آخر است به شما تقدیم می‏شود:

شب ارتحال

«آیت‏ الله مشكینی»، «آیت الله مهدوی كنی» و «آقای هاشمی رفسنجانی» و تنی چند از بلندپایگان نظام در آن مقطع، مشغول بازنگری قانون اساسی و تهیه‌ی متمم برای آن بودند و همان روز جلسه داشتند. به خاطر دارم وقتی حال امام بحرانی و فوتشان قطعی شد، از همان دفتر امام به اعضای شورای بازنگری قانون اساسی زنگ زدند كه جلسه‏شان را منحل كنند و خودشان را به جماران برسانند.

وقتی آقایان به جماران رسیدند، یكی دو ساعت از مغرب و عشاء گذشته بود. در این حال حاج احمد آقا، آقای هاشمی و «حضرت آیت‌الله خامنه‏‌ای» به اتاقی در كنار بیمارستان محل بستری شدن امام رفتند. حاج احمد آقا به من گفت: «تو هم بیا»!

در اتاق مزبور، دو صندلی بود و یك صندلی كم بود. مرحوم احمد آقا به من گفت: «یك صندلی بردار و بیا»! صندلی را آوردم و سه بزرگوار بر روی آن نشستند و بنده نیز ایستاده بودم. لحظاتی بود كه «آقای اطبا» فوت امام را قطعی كرده و گفته بودند كه امیدی به نجات امام نیست؛ مگر اینكه خدا فرجی عنایت كند.
آقایان رسماً وارد این بحث شدند كه "بعد از امام چه باید كرد؟" و حاج احمد آقا به بنده گفتند: «بروید به اعضای مجلس خبر گان بگویید به اینجا بیایند.»

در واقع تعدادی از اعضای مجلس خبر گان در شورای بازنگری قانون اساسی هم بودند و به جماران آمده بودند. اعضای شورای نگهبان هم حضور داشتند و در اتاق انتظار، مشغول رؤیت مراحل معالجات امام از طریق دوربین مداربسته بودند و بعضی از مسؤولین لشگری و كشوری كه در حیاط بیمارستان حضور داشتند.
بنده خدمت حضرات آیات: خلخالی، خزعلی، محمدی گیلانی، جنتی، امامی كاشانی ، مهدوی كنی، مؤمن و طاهری خرم‏ آبادی و... رفتم و آنان را برای شركت در جلسه‏ ای با حضور حاج احمد آقا و آقایان خامنه‌‏ای، هاشمی و موسوی اردبیلی دعوت كردم.

جلسه مزبور ترتیب یافت كه البته بنده دیگر در آن حضور نداشتم و به داخل بیمارستان و به بالین حضرت امام رفتم.

حس درونی من این بود كه تشكیل جلسه‏ی مزبور ضروری نیست و امام از میان نخواهند رفت. تصور می‏كردم انقلاب ما قائم به شخص امام است و از این رو حضرت حق برای حفظ اسلام و نظام، امام را حفظ خواهد كرد. ولی بعداً دانستم كه مصلحت بالا تری در كار بوده است. وقتی نزد امام رفتم، دیدم اغماء ایشان همچنان ادامه دارد. این حالت تا حدود 9:30 شب طول كشید.

آخرین دقایق حیات امام

سران سه قوه و «میرحسین موسوی» كه در جلسه‏ی خبرگان هم حضور داشت، بعد از اتمام جلسه‏شان بالای سر امام آمدند. اعضای بیت و دفتر امام و آقایان توسلی، صانعی، رسولی و داماد و نوه‏های امام و وابستگان درجه یك حضور داشتند. خانم‏های منتسب به بیت امام در بیرون اتاق و پشت در و در قسمت اتاق انتظار ایستاده بودند. تلویزیون مداربسته‏ این اتاق را خاموش كرده بودند تا خانم‏ها آن صحنه‏ های جگرسوز را نبینند.

حدوداً ساعت ده شب بود و دكترها مشغول تلاش و تلاطم بودند؛ گاه سرم وصل می‏كردند و گاه خون تزریق می‏كردند و گاه دستگاه تنفسی را به كار می‏انداختند. مانیتوری كه در كنار تخت امام بود وضعیت مزاج و حالت درونی امام را در قالب نمودارهای نشان می‏داد. هر چه جلوتر می‏رفتیم، حس می‏شد كه نمودارها وضعیت نامناسب‏تری پیدا می‌كند.

حدود ساعت ده و ربع، وخامت حال امام به اوج رسید. در دقایق آخر، هر پزشكی به سلیقه و طرحی متوسل میشد تا بلكه امام زنده بماند. در آخرین دقایق، «آقای دكتر صدر» - كه نسبت فامیلی با حاج احمد آقا داشتند ـ با دست، به قلب امام شوك وارد كرد. ولی اثربخش نبود. این بار به دستگاه شوك متوسل شدند و به كمك پرستاران چند بار، به قلب و سینه‏ی امام شوك وارد كردند. صحنه‏ی دلخراشی بود. در این حال حاج احمد آقا تاب نیاوردند و به پزشكان گفتند: «آیا این شوك اثر دارد یا نه ؟» یكی از پزشكان گفت: «نه، دیگر بی‏فایده است.» حاج احمد آقا گفت: «پس دیگر امام را اذیت نكنید و بگذارید به حال خودشان باشند»! دكترها كنار كشیدند.

همه چشم به خطوط مانیتوری كه بالای سر امام بود دوخته بودند. فراز و فرود مختصری داشت؛ ولی رفته‏ رفته علایم حیاتی رو به خاموشی می‏نهاد. در ساعت 10:25 دقیقه، به یكباره خط مانیتور صاف شد و «دكتر عارفی» اعلام كرد كه كار تمام شد!

داد و شیون و هوار از مرد وزن برخاست . من ضمن اینكه خودم را باخته بودم، حالت دیگران را زیر نظر داشتم . «آقای خامنه‏‌ای» سرشان را به زیر انداخته بودند و بشدت گریه می‏كردند. گاهی هم با نگاه پرسش‏گر سر بلند می كردند. چهره‏ شان سیاه شده بود و چشمان‌شان قرمز. معلوم بود كه عمیقاً به ایشان فشار آمده است.

«آقای هاشمی رفسنجانی» كه در آن مقطع جانشین فرمانده كل قوا بودند، معلوم بود كه تحت فشار زیادی هستند؛ ولی خودشان را كنترل می‏كردند و به دیگران دلداری می‏دادند. آقای هاشمی می‏گفت: «شیون نكنید! سرو صدا نكنید. این خواست خدا بوده.»

با این حال، خودنگه‏داری ممكن نبود و افراد به سر و روی خود می‏زدند. در این حال خانم‏های بیت، در را باز كردند و به داخل اتاق آمدند. به آنها گفته شده بود كه داخل اتاق نیایید و عملاً هم جا نبود. دكترها می‏خواستند تعداد مردان اتاق را هم كم كنند. ولی هر چه نگاه می‏كردند، می‏دیدند آنها همه آشنا یا فامیل نزدیك امام هستند و نمی‏شد از بالین امام دورشان كرد. این بود كه تنها توانسته بودند زنان را راضی كنند كه در پشت در و در اتاق انتظار بمانند؛ تا سیر طبابت و درمان امام به هم نخورد. بانوان هم قبول كرده بودند كه پشت در بایستند.

وقتی صدای شیون برخاست، زنان نیز عنان را از كف دادند و به داخل اتاق هجوم آوردند. حاج احمد آقا سرش را روی تخت امام گذاشت و بنا كرد گریه كردن. هر كدام از آقایان در حال خودش بود و به دیگری توجه نداشت. «آقای اردبیلی» بشدت می‏گریست و صدای گریه‏ بلندش در گوش من طنین می‏انداخت.

به هر حال صدای گریه و زاری به داخل حیاط كشید و موج آن به عده‏ زیادی از مسؤولان و وزرا و برخی از نمایندگان مجلس که در حیاط اجتماع كرده بودند سرایت كرد.

آقای رفسنجانی جمع را آرام كرد و شروع كرد به صحبت كردن و گفت كه فعلاً نباید كسی از این موضوع خبردار شود. لذا سرو صدا و شیون نكنید. بعد رو كردند به اعضای بیت و خانواده‏ی حضرت امام و گفتند: «شما كه بیشتر از همه حضرت امام را دوست داشتید اگر می‏‌خواهید اهداف ایشان و انقلابشان حفظ شود، سرو صدا نكنید. چرا كه ممكن است مورد سوء استفاده قرار گیرد.»

بعد از اینكه آقای هاشمی همه را ساكت كردند، حاج احمد آقا از افراد حاضر در اتاق و كنار پیكر امام، حتی سران سه قوه خواست كه آنجا را ترك كنند. من آخرین كسی بودم كه اتاق را ترك كردم . بنا داشتم بمانم كه نكند حال حاج احمد آقا خراب شود . ولی به من هم گفتند: «حسین آقا! شما هم بروید بیرون!» اتاق ماند و پیكر بی‏جان امام و مرحوم حاج احمد آقا. احمد آقا سرش را بر سینه‏ امام گذاشت. از طریق دوربین مداربسته‏ اتاق، این صحنه را در اتاق‏های دیگر می‏دیدیم و بعداً هم تلویزیون سراسری مبادرت به پخش آن نمود.

حضور مردم

موج این داد و هوارها به بیرون منتقل می‏شد و حتی بعضی از مردم در جریان فاجعه قرار گرفتند. در حالی كه در اخبار سراسری اعلام شده بود كه در روند معالجه‏ حضرت امام خللی پیش آمده است و از مردم خواسته بودند كه برای امام دعا كنند. جمعیت به سمت جماران هجوم آوردند و حلقه به حلقه به مركز خبر نزدیك شدند. بیم آن می‏رفت كه آنها كه بتوانند خود را به نزدیك‏ترین فاصله برسانند مشكوك شوند و احیاناً از خبر ارتحال مطلع شوند.

آقای هاشمی برای اینكه این اتفاق نیفتد و فعلا خبر ارتحال در پرده نگه داشته شود از بیمارستان خارج شد و خطاب به آنها كه شیون می‏كردند، گفت: «بنا نیست فعلاً خبر اعلام شود. چون ممكن است مملكت به خطر بیفتد. لذا آرام‏تر باشید و اگر هم كسی از بیرون از شما سؤال كرد كه گریه و زاری برای چیست بگویید برای امام دعای توسل می‌خواندیم.» بعد، از افراد خواستند كه متفرق شوند و به سر كارهایشان بروند .ظاهراً خود ایشان هم به منزلشان كه در نزدیكی منزل امام بود، رفت.

در جلسه ‏ای هم كه سران نظام در بیمارستان ترتیب دادند، قرار شد كه فردای آن روز مجلس خبرگان تشكیل جلسه دهد. بیت امام قدری خلوت شده بود. بعد، آقایان حاج احمد آقا، توسلی، صانعی، امام جمارانی و محمد علی انصاری جلسه ترتیب دادند تا برای كیفیت تغسیل امام تصمیم بگیرند.

از:رجانیوز

 



:: بازدید از این مطلب : 511
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : شنبه 14 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

 

القاب شاعران وادیبان عرب

 

الملك الضلیل : امروء القیس      

  الخنساء : تماضر بنت عمرو

شاعر الرسول(ص) : حسان بن ثابت

تابط شراً : ثابت بن جابر الفهری       

 مجنون لیلی : قیس بن الملوح

امیر الشعراء : احمد شوقی

شاعر النیل : حافظ ابراهیم     

  شاعر القطرین: خلیل مطران

مجنون لبنی : قیس بن ذریح

شاعر البؤس : عبد الحمید الدیب  

شاعر الاطلال : ابراهیم ناجی

ربّ السیف والقلم : محمود سامی البارودی

شیخ الشعراء : اسماعیل صبری  

 رهین المحبسین : ابو العلاء المعری

صناجة العرب : الاعشی ممیون بن قیس

سلطان العاشقین : ابن الفارض عمر بن علی المصری

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 966
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : جمعه 6 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

علت شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) درمنابع اهل سنت

 

از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آن بزرگوار این است که: آیا واقعا عده ای به ساحت حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز جسارت کردند و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او وفرزندش گردید یا خیر؟

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه ازتاریخ خودداری نموده‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏گوید: «جساراتی راکه مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقلکرده است.[1]

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‏اند؛ چنان که سید مرتضی رحمة ‏الله علیه در این زمینه می‏گوید:

«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود وقنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقلآنها خودداری نمودند.»[2]

مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»[3]

اما منابع اهل سنت:

1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (479 ق) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمهعلیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود[4]

همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «ان عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَ الْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد[5]

2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت  زد که محسن را سقط نمود.»[6]

3- مقاتل بن عطیه می‏گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت[7]

 

 

1- شرح نهج البلاغه، ج2، ص60.

2- سید مرتضی، تلخیص شافی، ج3، ص76، تلخیص شیخ طوسی.

3- اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24.

4- الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57.

5- اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107.

6- الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.

7- الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161.

منبع :پایگاه حوزه

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 432
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

نقدمستند((ظهورنزدیک است))

 

تهیه مستند "ظهور نزدیک است" و پیامد انتشار سریع آن در سطح وسیع ، اظهار نظرهایی را به دنبال داشته که طیف نظرات از تهمت و افترا گرفته تا نقد های منصفانه و گاها" تایید، قابل ملاحظه است. زمانی که برای اولین بار این مستند را میدیدم چیز تازه ای عایدم نشده بود. بله، شاید بعضی دوستان از این حرف بنده تعجب کنند ولی اکثر قریب به اتفاق مطالب فیلم را در کتب و مقالات و سایت های مختلف خوانده و یا از بزرگان شنیده بودم. به عنوان نمونه بحث احمدی نژاد و ارتباط مصداقی آن با شعیب بن صالح چندین سال است (بیش از ۴ سال)که در فضای وب قابل دستیابی است . عبدالله اردنی نیز از اوایل سال 88 با یک مقاله­ی بسیار مفصل و شیوا، مانند یک ویروس رایانه ای در سایت ها و وبلاگ ها نفوذ عجیبی پیدا کرد وبه عنوان سفیانی احتمال داده شد. دو سال قبل مستندی با عنوان THE ARRAIVAL  در آمریکا تولید شد که به سرعت تمام دنیا را درنوردید و جالب است بدانید سید حسن نصرالله در همان فیلم ، سید یمانی معرفی میگردد. همچنین قدمت زمزمه های سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری از تمام اینها بیشتر است. فقط کافی ست عبارت "سید خراسانی" را در فضای وب جستجو کنید، از آمار صفحات وب خواهید فهمید چه زمزمه های گویایی است. همه اینها را برای اثبات مصادیق نگفتم، بلکه به جهت یادآوری اینکه فیلم مذکور نه چیز جدیدی را مطرح کرده و نه نوآوری خاصی را به میدان آورده است. تنها هنر این جوانان، جمع آوری مطالب پراکنده در یک مستند و آن هم به شیوه کاملا غیر حرفه ای است. به تاکید عرض میکنم "غیرحرفه ای " چون برای بنده که مستند شناس نیستم واضح است ارزش هنری این اثر به مراتب از فیلم های تهیه شده از یک مراسم ساده خانوادگی کم بارتر و بی کیفیت تر است. فعلا" .

نکته بعدی اینکه برای بررسی نقاط ضعف و قوت مستند باید مباحث مهدویت و  ظهور را مرور کنیم . در این زمینه، محققین دو نوع مباحث را دنبال میکنند :

الف -  شرایط و قواعد ظهور که در آن مباحث تئوریک و فلسفی مطرح میگردد . که با توجه به عدم ورود تهیه کنندگان به این مبحث، بخش فکری و فلسفی مهدویت آسیبی ندیده است. و برای نقد مستند، این مبحث محل منازعه نیست.

ب -  نشانه شناسی ها و علائم ظهور (که بیشتر مقصود نوشتار است)

 در سطح جامعه از مباحث تئوریک و شرایط که نه، بلکه بیشتر، از علائم و نشانه ها صحبت میگردد. و علت اصلی توزیع خودجوش سی­دی، همین پتانسیل هدایت نشده و اغنا نشده­ی جامعه بوده است. و همین جا باید به نقطه قوت تهیه کنندگان اشاره کرد و آن اینکه چه به موقع، هم  نیاز جامعه را شناختند و هم اقدام عملی را نیز با کمترین حمایت مادی و معنوی انجام دادند. واتفاقا همین جاست که عالمان و مدعیان باید علت تعلل ، درنگ و تاخیر خود را پاسخگو باشند.  آیا واقعا این طور نیست؟

این مستند ظاهرا" کاری با مورد الف، یعنی مباحث تئوریک فلسفی و شرایط ظهور ندارد، اگر هم به این مبحث پرداخته کاملا مختصر و گذرا بوده در واقع فقط به علائم و نشانه ها میپردازد (مورد ب) .

نکته ای که شاید به آن کمتر اشاره میشود اینست ؛ در باب علائم و نشانه ها سه حوزه قابل تفکیک است:

1- "قواعد ثابت علائم ظهور"  ؛ ماهیت جریان ها (پرچم) و خطوط سیاسی حاضر در آستانه ظهور

2- مختصات علائم  ظهور؛ خصوصیات افراد و مناطق درگیر و نیز کمیت جریانها و ظواهر قیامها

3-  "تطبیق علائم " با اشخاص و احزاب و مناطق سرزمینی و مواردی از این دست.

حال اگر قرار باشد به محتوای سی­دی بپردازیم باید عرض کنم :

1- مطابق این تفکیک، از آنجا که "قواعد ثابت علائم" برای همه­ی آگاهان روشن است، خوشبختانه در این مستند قواعد علائم ظهور رعایت شده و جای حق و باطل عوض نشده و جریانات و خطوط عصر ظهور مغایرتی با قواعد پذیرفته شده در منابع ندارد. برای استناد مبحث، دوستان میتوانند به منابع زیر  مراجعه کنند .

  •    تا ظهور (پژوهشی جامع پیرامون آموزه های مهدویت)  جلد اول و دوم - نوشته نجم الدین طبسی - انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود با همکاری مرکز تخصصی مهدویت 
  •     نشانه­های ظهور او - نوشته مرحوم حاج شیخ محمد خادمی شیرازی  - انتشارات مسجد مقدس جمکران
  •       درسنامه مهدویت جلد سوم - نوشته­ خدامراد سلیمیان- انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود با همکاری مرکز تخصصی مهدویت 
  •       عصر ظهور - نوشته علی کورانی - شرکت چاپ و نشر بین الملل
  •      شش ماه پایانی (تقویم حوادث شش ماهه پیش از ظهور)- نوشته مجتبی الساده - ترجمه محمود مطهری نیا - انتشارات موعود عصر 

بنابراین هیچ ضعفی تا به­حال توسط هیچ یک از اساتید در این خصوص ابراز نشده است و میشود با شواهد متقن اعلام کرد قواعد ثابت نشانه  ظهور رعایت شده است.

به عنوان مثال در عصر ظهور یک پرچم باطل خروج میکند و در برابر آن دو پرچم حق نیز برای یاری رساندن حضرت صاحب (عج) قیام میکنند.  این از قواعد ثابت نشانه­های ظهور است که دو پرچم حق و یک پرچم باطل با هم بجنگند که پایان این نزاع به سود گشایش و فرج خواهد بود. بنابراین تا اینجای مبحث "قواعد ثابت علائم ظهور" است. تردید ناپذیر است که تمام محققین مهدویت، این قاعده­ی علائم (نقش آفرینی این سه پرچم ) را پذیرفته اند و اختلافی ندارند.

2- اما نکته ای که محل اختلاف ها  میشود خود "علائم" هاست  ( در مثال مذکور خصوصیات صاحبان این پرچم ها). مثلا ممکن است کسی سید یمانی را از یمن بداند ولی شخصی دیگر از لبنان و یا درخصوص صاحب پرچم باطل (سفیانی ) خصوصیات متفاوتی ذکر گردد و یا کسی پرچم سید خراسانی را از یمانی به حق نزدیکتر بداند و محققی دیگر، نظری متفاوت داشته باشد.

اما درخصوص خود علائم و نشانه ها ، تهیه کننده سی­دی بیشترین بهره را از کتاب عصر ظهور نوشته آقای کورانی برده است. اگرچه بین نشانه شناسان تفاوت های بنیادی وجود ندارد ولی در برخی موارد یافتن نظرات مشابه قدری دشوار است. به هر جهت تهیه کنندگان گویا به کتاب عصر ظهور بیشترین تمایل و اعتماد را دارند . این کتاب در ورای گرایش های سیاسی و اجتماعی ایران نوشته شده است چون هم نویسنده اهل کشور لبنان است وهم، زمان چاپ این کتاب مربوط به 28 سال قبل است و آخرین ویرایش آن نیز هشت سال قبل اتفاق افتاده است . با وجود اینکه از پرتیراژترین کتاب نشانه شناسی است، ولی تا به حال نقد جدی بر این کتاب نیز نگاشته نشده، و این خود می رساند اگرچه شاید همه استناد های کتاب مورد تایید بزرگان نیست ولی قطعا مغایرت با مباحث نشانه شناسی نیز ندارد. خوب، میشود ادعا کرد در خصوص معرفی نشانه ها نیز مستند " ظهور نزدیک است" منبعث از کتب علمی و پژوهشی بوده و از دستمایه یک عمر تلاش یک عالم حوزوی استفاده کرده است (اگر چه هر عالم دیگر میتواند انتقاداتی به تحلیل ها و جمع بندی های ایشان وارد کند). باز هم تاکید میکنم خیلی از علائم در کتب دیگر مشترکا" آورده شده و فقط در برخی موارد جمع بندی ها و تحلیل های فیلم منحصرا" در کتاب آقای کورانی قابل دستیابی است. لذا اینکه عنوان میشود مطالب سی دی بی اعتبار و فاقد سند معتبر است ، قدری بی انصافی است.  برای بنده که سایت های متعدد و نیز کتب مرکز تخصصی مهدویت را مطالعه میکنم قابل باور نیست در مسایل اصلی مطرح شده در فیلم اشتباهات انحرافی باشد. فقط کافی ست دوستان از منابع ذکر شده (مخصوصا سه منبع اول ) علائم ظهور را مطالعه کنند. اگرچه تفاوت های جزئی را خواهند یافت که آن هم به خاطر تفاوت های مختصری است که در نویسندگان طبیعتا"  قابل مشاهده است.

3-  صرف نظر از نفس درست یا غلط بودن اصل تطبیق علائم ظهور، اینجا نیز باید بین تطبیق های انحرافی و احتمالی تفاوت قایل شد.

در تطابق انحرافی جای پرچم ها عوض میشود. طوری که علائم پرچم حق، بر طواغیت و یزیدیان منطبق میشود و بالعکس. نمونه های آن را درتلاش غرب برای معرفی بن لادن به عنوان سید خراسانی تجربه کرده ایم. و در آستانه ظهور نیز سفیانی با همین نیرنگ و جابجایی پرچم، فتنه­ا­ی بزرگ خواهد کرد. وایضا" پرچم سبزی که برای نابودی انقلاب اسلامی ایران در خرداد سال 88 به اهتزاز در آمد. اما تطبیق های احتمالی اگرچه در این مستند دچار ضعف های هنری و محتوایی نیز هست ولی باید اعتراف کرد که حقانیت سید حسن نصرالله و امام خامنه­ای بر کسی پوشیده نیست. دقت در محتوای بخشی از پیام تبریک سید حسن نصرالله به احمدی نژاد ، جبهه مشترک و واحدی را تداعی میکند: "من بايد تاكيد كنم كه انتخاب دوباره شما موجب اميد در دل همه مستضعفان و مجاهدان و مبارزان و ستيزه جويان با استكبار و اشغالگران و موجب اميد تازه ايي در دل مردم ايران شد" کاملا محرز است که این جوانان مومن از درون جبهه حق به دنبال فرمانده سپاه حق گشته اند. که درست و غلط آن را میسپاریم به دست زمان، که سحر نزدیک است. به راستی چه کسی تطابق فیلم را انحرافی میداند؟ واقعا انگ انحراف و ربط دادن تطبیق های فیلم به مسایل سیاسی کشور و یا محکوم کردن این جوانان انقلابی به دست داشتن با صهیونیسم و فراماسونر را به چه صورت باید ارزیابی کرد؟ واقعا مانده ام از یافتن جواب مناسب. باور بفرمایید کسانی این جملات را نوشته اند که قدرت بصیرت آنها برایمان مثال زدنی است.  در روایات، شعیب بن صالح صاحب پرچم نیست و نقش تعیین کننده در جهت گیری ندارد و فرماندهی نیروهای سید خراسانی را به عهده دارد. حالا ببینید چه لزومی دارد برای قضاوت در باره فیلم، جریان شناسی درست تهیه کنندگان مستند "ظهور نزدیک است" و تلاش برای اغنای بخش کوچکی از نیاز بزرگ جامعه را ارج ننهیم و فقط در مسایل فرعی مطرح شده، جا بمانیم. راستی علت توجه بی نظیر مردم از این مستند چیست؟ واین اولین سوالی بود که مراکز علمی مهدویت باید پاسخگو باشند. و در این آیینه، عملکرد چندین ساله­ی خود را بررسی کنند. برای پاسخ به این سوال یک گله مندی و یک امیدواری نهفته است. امیدواری از اینکه مردم بصیر و انقلابی ایران که بعد از پشت سر گذاشتن فتنه 88 در برخورد با مسایل ، قطعا" ورزیدگی و آمادگی لازم را دارد. و  همین ملت، مطالبی را در این فیلم دیده که یا برایش آشنا بوده است و یا قابل پذیرش. نمی شود تصور کرد ملتی که افکار جهادی تمام حق طلبان دنیا را به تسخیر خود درآورده و مصداق مجسم و موثق هوشیاری و بیداری اسلامی است، اکنون از فیلمی استقبال کند که بقول برخی بزرگان مردود باشد و یا به قول رسانه ای دیگر، جهت مقاصد سیاسی باشد. حتی کار به جایی برسد که برخی محافل از یک سو  آن را به سخره گرفته اند و از سوی دیگر آمار تکثیر فیلم را بیشتر از آمار خانوارهای ایرانی ذکر کنند! و یا برخی دیگر آنها را شیاد معرفی کنند! یاللعجب! چه راحت میشود گروهی از جوانان مذهبی و دوستدار ولایت را در حد شیاد تقلیل داد!  آیا نباید در اقبال عمومی مردم، حکمتی پنهان شده باشد که نگاه تیزبین، ولایتمدار و شریعتمدار برخی بزرگان آنرا در تحلیل های خود لحاظ نکرده باشند؟ و یا نباید نقطه آغاز حملات ناجوانمردانه بعدی، از الف اصلاح طلب تا بالاترین فرصت طلب را از ضعف تدبیر نقادی برخی علما دانست؟!؟

و اما نمیدانم با چه کسی در خصوص گله مندی خود صحبتی داشته باشم .  عزیزانی که امروز نه ، بلکه چند سال قبل باید این نیاز و خلاء را تشخیص می دادند و نسبت به تقویت و هدایت موج انتظار حجت، اقدامی شایسته میکردند ، امروز بخشی از تکلیف خود را به نحو احسن پی میگیرند ولی غافل از اینکه تمام ابعاد و تبعات را مدنظر قرار نمی دهند. فراموش نکنیم در تنها کشور مسلمان،  شیعه و واجد حکومت و دولت اسلامی در تمام طول مدت غیبت حضرت ولی عصر(عج) زندگی میکنیم. اساتید مورد خطاب این نامه را سرزنش نمیکنم  چون با زحمات و تلاش آنها ناآشنا نیستم ولی این مستند به ظاهر پر انتقاد محکی بر عملکرد اندیشمندان کشور بود که دریابند تا چه اندازه عرضه را با تقاضا برابر نکرده اند. تا بفهمیم، تورّم فقط بازار اقتصادی ما را تهدید نمیکند.

بزرگواران و اساتید محترم ! این عزیزان و جوانان را که اقدام به گردآوری گفته های موثق و کمتر موثق ، روایات و نقل و قول ها و همچنین مکتوبات قدیم و جدید کرده اند، از خود نرانیم. و برای نیات آنها قضاوت های ناصواب نداشته باشیم. چه اینکه در مطالب مستندشان (فیلم و وب سایت ) ارادتمندیشان به ولایت فقیه به وضوح نمایان است. اگر چنانچه روزی اشارتی از مولای مشترکمان برسد همین جوانان در صف ولایتمداری حاضرند و شاید هم از سبقت گیرنندگان از علما و بزرگان عرصه درس و بحث باشند. والله العالم.

 

 

 

واقعا نباید به زوایای این مواضع انفعالی و ناکامل، نگاه دوباره ای داشت؟ وقتی در این فیلم قواعد ثابت ظهور بدرستی مراعات شده و جای پرچم ها و خطوط حق و باطل جابجا نشده یا وقتی مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله، صاحبان پرچم حق معرفی میگردد و شما نیز به پرچمداری امروز این عزیزان در جبهه حق معترفید و به نزدیکی ظهور نیز معترفتر ، حال به امثال بنده بفرمایید وقتی سی دی با عناوین "مردود" و "انحرافی" معرفی می شود تبعات منفی این عبارات  بر افکار عمومی لحاظ شده است؟ باور بفرمایید از این عبارت شما، قلبم فشرده و ذهنم در یک برزخی دهشتناک سرگردان است. آیا این امکان را نمیدهید که این دو بزرگوار همان پرچم داران ظهور باشند و اگر فقط در حد احتمال نیز لحاظ شوند، شما با مردود و انحرافی دانستن سی­دی، خواسته و یا ناخواسته همان جرمی را مرتکب شدید که مستندسازان را به آن متهم کردید. اگر بر اساس بشارات شما و دیگر علما و عرفا ظهور در همین نزدیکی ها بود - که ان شاء الله هست -این موج منفی آخر را چطور باید خنثی کرد؟  به جای نقد محتویات فیلم ، در تخریب ریشه ای و مردود دانستن محتویات کمر همّت بسته شد . بدون اینکه به اثرات مخرب این استراتژی بر فضای ذهنی علاقمندان و منتظران ظهور دقت شود. برخی نیز، تمام هجوم را با بهانه شعیب نبودن احمدی نژاد ساماندهی کردید. اگرچه قصد بررسی مواضع شما و نیز نقد جهت گیری مستند مذکور در این خصوص را ندارم ، ولی با شرحی که گذشت باید بدانیم شعیب بن صالح صاحب پرچم نیست بلکه فقط به عنوان مامور و منتخب صاحب پرچمی با نام سید خراسانی وارد کارزار میشود. بنابراین در استراتژی اتخاذ شده توسط این بزرگواران مسئله ای فرعی سایه خود را بر جریان کلی و اصلی گسترانیده است. و با کمال تواضع  به محضرتان باید عرض کنم راز خوشحالی دشمنان ولایت و دشمنان حزب الله لبنان از مواضع شما در همین نکته است .

وقتی در این فیلم قواعد ثابت ظهور بدرستی مراعات شده و جای پرچم ها و خطوط حق و باطل جابجا نشده یا وقتی مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله، صاحبان پرچم حق معرفی میگردد و شما نیز به پرچمداری امروز این عزیزان در جبهه حق معترفید و به نزدیکی ظهور نیز معترفتر ، حال به امثال بنده بفرمایید وقتی سی دی با عناوین "مردود" و "انحرافی" معرفی می شود تبعات منفی این عبارات  بر افکار عمومی لحاظ شده است؟ باور بفرمایید از این عبارت شما، قلبم فشرده و ذهنم در یک برزخی دهشتناک سرگردان است. آیا این امکان را نمیدهید که این دو بزرگوار همان پرچم داران ظهور باشند و اگر فقط در حد احتمال نیز لحاظ شوند، شما با مردود و انحرافی دانستن سی­دی، خواسته و یا ناخواسته همان جرمی را مرتکب شدید که مستندسازان را به آن متهم کردید. اگر بر اساس بشارات شما و دیگر علما و عرفا ظهور در همین نزدیکی ها بود - که ان شاء الله هست -این موج منفی آخر را چطور باید خنثی کرد؟  به جای نقد محتویات فیلم ، در تخریب ریشه ای و مردود دانستن محتویات کمر همّت بسته شد . بدون اینکه به اثرات مخرب این استراتژی بر فضای ذهنی علاقمندان و منتظران ظهور دقت شود. برخی نیز، تمام هجوم را با بهانه شعیب نبودن احمدی نژاد ساماندهی کردید. اگرچه قصد بررسی مواضع شما و نیز نقد جهت گیری مستند مذکور در این خصوص را ندارم ، ولی با شرحی که گذشت باید بدانیم شعیب بن صالح صاحب پرچم نیست بلکه فقط به عنوان مامور و منتخب صاحب پرچمی با نام سید خراسانی وارد کارزار میشود. بنابراین در استراتژی اتخاذ شده توسط این بزرگواران مسئله ای فرعی سایه خود را بر جریان کلی و اصلی گسترانیده است. و با کمال تواضع  به محضرتان باید عرض کنم راز خوشحالی دشمنان ولایت و دشمنان حزب الله لبنان از مواضع شما در همین نکته است . دلسردی که متاسفانه با این سبک موضع گیری بر اذهان ایجاد شد و خطری که در پس تداوم آن دیده میشود، بسیار خطرناک است . در این عصر که به اعتراف همه بزرگان فرمول های ظهور مهیاست و شما فیلم را انحرافی دانستید و  انحراف نیت سازندگان را کشف و معرفی نمودید، آیا برآوردی از عمق و ماندگاری دلسردی ایجاد شده دارید؟ دلسردی و انحراف افکار عمومی از این سبک موضع گیری مراکز تخصصی بیشتر است یا تماشای فیلم غیر حرفه ای از یک مرکز ناشناخته که مطالب پراکنده را از لای سایت ها و کتب همین کشور جمع آوری میکند؟ شما هم در عدم نقد و ساماندهی مطالب پراکنده­ی قبل مسولید و هم در دلسردی ایجاد شده امروز. کاش محتویات مستند را دسته بندی میکردید به : مردود - ضعیف - مقبول

دنبال کردن سخنرانیها و مستند ها و فیلم های گوناگون ، که در این ایام با اخبار مسرت بخشی از بیداری اسلامی نیز عجین شده ، موج پرتلاطم انتظار فرج را در دنیا و به ویژه کشور عزیزمان به راه انداخته است. این موج پرحرارت تر از قبل مسیر خود را طی میکند . حال اگر به قول فرمایش شما تهیه کنندگان از برخی روایات ضعیف استفاده کرده اند پس اولا کل محتویات فیلم انحرافی و مردود نیست و دوما  شاید بشود طوری کمکشان کرد تا به موج انتظار نیز آسیب وارد نیاید. این فیلم قبل از شروع وقایع تونس تهیه شده بود و تحلیلی از بشارت ظهور دارد و اکنون ، پس از مشاهده سقوط فرعونیان و شکل گیری نهضت های حق طلب، هنوز در بشارت های امام خامنه ای بر تحقق کامل وعده الهی تردید وجود دارد؟! دیگر پس از این همه، منتظر تحقق چه واقعه ای باشیم تا باور به نزدیکی  فرج مهدی فاطمه در موضعگیری ها  و بیانیه هایمان رسوخ نماید ؟ مهدویت که تنها تدریس نیست . مگر ولع مردم برای شنیدن خبر آخر قابل مشاهده نیست؟

شاید کسی تا اینجا هنوز سوالی درباره نفس تطبیق داشته باشند که آیا مطرح کردن اصل تطبیق صحیح است یا نه؟ اگرچه فیلم "ظهور نزدیک است" تطبیق های صورت گرفته از قبل را که در کتابها و سایت ها و مستندهای دیگر بصورت پراکنده درج شده بود را با قدری انسجام غیرحرفه ای جمع آوری نموده است.

|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

 

 طنز
 
 
یکی از ادیبان نقل می کند در منزل یکی از بزرگان بغداد بودم؛ در برابر او طبقی پر از خرما بود، در این هنگام ظزیف خوش کلامی بر او وارد شد و در حال اشاره به خرما گفت:ای امیر! این چیست؟
امیر، یک خرما به سوی او انداخت و ظریف به وسیله ی آیات قرآن اینگونه پاسخ داد و اینگونه بااستفاده از آیات از امیر خرما گرفت:
ظریف گفت:( اذا ارسلنا الیهم اثنین):به سوی آنان دو نفر فرستادیم1امیر یک خرمای دیگر به سوی او انداخت، ظریف گفت: ( فعززنا بثالث)آن دورا به سومی قوی گردانیدیم2امیر خرمای دیگری را به سوی او انداخت، وظریف گفت: (فخذ اربعه من الطیر ):چهار پرنده بگیر3امیر یک خرمای دیگر به طرف او انداخت، ظریف گفت: (و یقولون خمسه سادسهم کلبهم):می گویند:پنج هددند که ششمین آنها سگشان است4امیر خرمای دیگری به سوی آن انداخت، ظریف گفت: (و لقد خلقنا السموات و الارض فی سته ایام):ما آسمانها و زمین و بین زمین و آسمان را در شش روز آفریدیم5امیر یک خرمای دیگر به سوی ظریف انداخت، ظریف گفت: (الله الذی حلق سبع سموات)خداوندی که هفت آسمان را آفرید6امیر خرمای دیگری به طرف او انداخت، ظریف گفت: ( و انزل لکم من الانعام ثمانیه ازواج ):فرو فرستادیم برای شما از شتر، گاو و گوسفند، هشت جفت7امیر خرمای دیگری ب طرف او انداخت، و ظریف بار دیگر گفت:( وکان فی المدینه تسعه رهط یفسدون فی الارض ):در مدینه نه گروه بودند که در زمین فساد می کردند8امیر خرمای دیگری انداخت و ظریف گفت: ( تلک عشره کامله):این عدد کامل است9امیر خرمای دیگری به ظریف داد، ظریف گفت: ( انی رایت احد عشر کوکباً ):من در خواب دیدم یازده ستاره مرا سجده می کنند10امیر خرمای دیگری به او داد و ظریف گفت: ( انَّ عده الشهور اثنی عشر شهراً ):عدد ماهها نزد خداوند دوازده است11امیر بار دیگر خرمایی به او داد و او گفت: ( اِن یکن منکم عشرون صابرون):اگر در میان شما بیست نفر با استقامت باشد12امیر هشت خرمای دیگر به او داد تا با خرمای سابق بیست عدد شود و ظریف گفت: ( یغلبوا مأتین ):بر دویست نفر غالب می شدند13امیر دستور داد تا تمام طبق خرما به او دادند و گفت: اگر همه ی خرما به او داده نشود این آیه را می خواند:( و ارسلنا مائه الف او یزیدون):او را به سوی صدهزار یا بیشتر فرستادیم.
 
پاورقی ها:
1. سوره یس، آیه 14
2.سوره یس، آیه 14
3.سوره بقره، آیه 260
4.سوره کهف، آیه 22
5.سوره ق، آیه 38
6.سوره طلاق، آیه 12
7.سوره زمر، آیه 8
8.سوره نمل، آیه 48
9.سوره بقره، آیه 196
10.سوره یوسف، آیه 4
11.سوره توبه، آیه 36
12.سوره انفال، آیه 65
13.سوره انفال، آیه 65
14.سوره صافات، آیه147


:: بازدید از این مطلب : 709
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالعظیم خدمتی

کنگره سردارشهیدبنی طبا

 

کانون سردارشهیدبنی طبا  درسال ۱۳۹۰همزمان باهفته معلم یادواره

سردارشهیدبنی طبا وشهدای فرهنگی شهرستان آران وبیدگل رابرگزارمی نماید.

ازجمله برنامه های این یادواره که باهمکاری بسیج مقاومت سپاه وهیات

رزمندگان شهرستان اجرا میشودنمایشگاه عکس وکتاب‌، مسابقه ،سخنرانی 

وخاطره گویی توسط همرزمان شهیدخواهدبود. 



:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 فروردين 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد